داستان قدیمی
|
|
دیروز در پی مساله ی معروف آدم نخواد درس بخونه هر کاری میکنه،دست به کار شده بودم و خونه تمیز میکردم
توی اتاقم خواستم یه ورقه رو بذارم لای دفتر خاطراتم.
یهو یه ورقه ی دیگه از خیل ورقه های لاش افتاد بیرون.
برش داشتم و نگاهش کردم.یه داستان بود.مال 4 سال قبل.شروع کردم به خوندنش.خودم نوشته بودمش.
ولی.....
ولی اصلا یادم نبود آخرش چی میشه!!!!!!
جالب بود،خود خودم نوشته بودمش.7 صفحه هم بود.ولی یادم نبود.
تو یه برهه ی زمانی خاص تحت تاثیر یه قضیه ناراحت کننده نوشته بودمش.قشنگ بود.(شما دیدی بقال بگه ماست من ترشه؟نه.دیدی؟اگه ندیدی پس چرا میگی داره از خودش تعریف هم میکنه؟ها؟ها؟ها؟)
بله.و اما نکته ی مهم این قضیه:بنده میخوام گوش شیطون کر شروع کنم درس بخونم.نشون به اون نشون که دیروز یک کلمه هم نخوندم.الان هم که نشستم دارم وبلاگ آپ میکنم.
ولی جدا از همین امروز کوچولو کوچولو میخونم ببینم به کجا میرسیم....
نظرات شما عزیزان:
نگار 
ساعت21:35---22 خرداد 1391
دریا جان برای درست کردن وبلاگ باید وارد یکی از سرویسهای بلاگ اسکای یا بلاگ فا یا پرشین بلاگ بشی.بقیه اش خیلی راحته.خودت قدم به قدم جلو میری
دکتر سعید 
ساعت0:01---22 خرداد 1391
نگار خانم میشه بگید از کدوم جزوه ها میخوای شروع کنی؟ من خودم چون قبلا پارسیان خوندم با فونتش بیشتر اشنا هستم .(امسال خیلی انگیزه دارم ) البته نظر من خودم اینه که ادم هر جزوه ای که میخونه چند دور بخونه ولی تست زیاد بزنه تا مطالبش کامل بشه.الان هم دنبال کسی میگردم باهاش تبادل تست بکنم.مثلا تستهای پارسیان و کرمی را بهش بدم تستهای سروش و درسنامه را ازش بگیرم.رفرنسهای داخلی هم که هنوراعلام نشده یکی میگه قراره همون هاریسون 2008 بمونه یکی میگه نه هاریسون 2012 قطعی فقط تاپیکهای سیسیل هاریسون عوض میشه. خدا بخیر بکنه پاسخ:من کرمی میخونم.باهاشون راحتم.جراحی و داخلی پارسیان.
|
یک شنبه 21 خرداد 1391برچسب:, |
|
|
|